به گزارش همشهریآنلاین، بارسلونا بلافاصله پس از اعلام کنارهگیری ژاوی در پایان فصل به ۲برد پیاپی مقابل اوساسونا و آلاوس دست یافت. انگار مشکل بارسا همین بود. این درست که ژاوی حتی با قهرمانی لالیگا هم نشان نداد که مربی بزرگی است، اما فراموش نکنیم او در دورهای سرمربی بارسا شد که مشکلات زیادی وجود داشت. لیونل مسی در دوره رونالد کومان رفته و به مشکل این سرمربی هلندی تبدیل شده بود اما در دوره ژاوی هم غیبتش همچنان حس میشد. باشگاه با وجود پیشفروش درآمدهای ۲۵سال آینده خود، قطع همکاری با بازیکنان قدیمی و خریدهای زیاد به لطف شم اقتصادی ماتئو آلهمانی، باز هم تا خرخره در مشکل مالی فرو رفته بود. جدا از این، مشکلات دیگر هم از راه رسید.
رفتگان
از طرفی، سرخیو بوسکتس، جوردی آلبا، عثمان دمبله، اریک گارسیا و آنسو فاتی که فصل پیش هر کدام بیش از هزار دقیقه بازی کرده بودند، از تیم رفتهاند؛ ۲تای اولی بهعنوان بازیکن آزاد و مازاد جدا شدند، دمبله به پاریس فروخته شد و اریک گارسیا به خیرونا و فاتی به برایتون قرض داده شدند. جانشین بوسکتس یک هافبک ۳۲ساله به نام اوریول رومئو بود؛ محصول آکادمی لاماسیا تنها ۷۱۶دقیقه بازی کرد و در هر ۱۰مسابقهای که در ترکیب ثابت قرار گرفت، از زمین بیرون رفت؛ حتی در بازی با ویارئال که از نیمه دوم وارد زمین شده بود. فرنکی دییونگ با اینکه لمس توپهایش از ۹۳.۱در فصل گذشته به ۱۱۰.۵در این فصل افزایش یافته، اما تأثیرش کمتر شده. قرار بود مارتین زوبیمندی و یوزوا کیمیش و حتی برناردو سیلوا در این تابستان به تیم بیایند که همگی بهدلیل مشکلات مالی باشگاه منتفی شدند. در عوض ۲تا ژائوی پرتغالی -فیلیکس و کانسلو- قرضی به جمع کاتالانها آمدند. فراموش نکنیم یکی از دلایل گلایه ژاوی از پاسهای اشتباه زیاد در خط میانی، رفتن بوسکتس است. بارسلونا از نظر گلهای مورد انتظار (۵۰.۹) در ۵لیگ بزرگ بعد از بایرن مونیخ (۵۳.۵) در رده دوم قرار دارد، اما آنها در زمینه گلهای مورد انتظار دریافتی (۲۴.۶) در رده ۳۰جای گرفتهاند و بخش قابلتوجهی از گلهای دریافتی آنها از حملات مستقیم تحمیل شده است. این یعنی بارسلونا در کفشهایش میلرزد (در پایه یا عقب زمین مشکل دارد).
ضعف مهاجمان
با توجه به مالکیت توپ بارسلونا (۶۵.۱درصد)، همیشه احساس میشود که آنها یک ضدحمله با گل فاصله دارند. دیدیم که مقابل ویارئال، همان مسابقهای که سرنوشت ژاوی را رقم زد، زمانی که آنها در کمتر از ۱۰دقیقه به بازی برگشتند و ۳بر۲ پیش افتادند، در وقت استراحت ۳گل خوردند. آنها در این فصل ۴۰حمله از بازی مستقیم علیه خود دیدهاند که سومین رکورد در لالیگاست و نشاندهنده ناتوانی در مهار ضدحمله قبل از شروع آنهاست. آنها ۵گل از این حملات دریافت کردهاند و تنها ویارئال در دفاع از این موقعیتهای حمله در بازی مستقیم رکورد ضعیفتری دارد و ۶گل دریافت کرده است. این یعنی هافبکها قادر به جلوگیری از حمله حریف نیستند و مهاجمان هم پرس نمیکنند. بارسا تا پیش از ۲برد اخیر و اعلام کنارهگیری ژاوی در این فصل، ۲۸فرصت بزرگ در لیگ داشته است (در رده دوم پس از بایرن مونیخ با ۸۵موقعیت در ۵لیگ برتر اروپا). بارساییها ۵۵مورد از آنها را از دست دادهاند که در صدر تمام تیمهای ۵لیگ برتر اروپایی قرار دارند و ۳۲.۹درصد نرخ تبدیل شانس بزرگ به گل را دارند که بسیار پایینتر از میانگین است (۳۹.۲درصد). لواندوفسکی مقصر این موقعیتهای از دست رفته است چون نرخ گلزنیاش در تبدیل موقعیتهای مسلم گلزنی به گل ۲۸.۶درصد بوده. بین همه مهاجمان لیگهای بزرگ اروپایی تنها داروین نونیس عملکرد ضعیفتری دارد(۲۰درصد). لوا در این فصل ۱۵گل از دست داده و تنها ۷گل زده است. با همه اینها کسی که مقصر است خود ژاوی است. سرمربی اگر این چیزها را نبیند و درصدد رفع مشکل برنیاید، حتما تقصیرکار است.
مصدومیتها
مارک آندره تراشتگن که به همراه لواندوفسکی ۲نفره بارسا را قهرمان لالیگا کرده بودند، در ابتدای فصل مصدوم شد. او تنها ۱۱۷۰دقیقه در این فصل بازی کرد و سپس جایش را به اینیاکی پنیا داد که تقریبا ۲گل در هر بازی میخورد. تراشتگن فصل پیش از ۹گل صددرصد که هر دروازهبانی میخورد، جلوگیری کرد و از این حیث بین دروازهبانهای ۵لیگ بزرگ اروپایی که حداقل ۵۰۰دقیقه بازی کرده بودند، در رده پنجم قرار گرفت. تراشتگن در این فصل هم تا پیش از مصدومیت میانگین ۱.۳۴شوت در هر بازی را مهار میکرد. این در حالی است که پنیا ۲.۸گل بیش از گلهای مورد انتظار دریافت کرده است. ۱۲تیم در این فصل کمتر از بارسلونا گل خوردهاند. فراموش نکنیم در خط میانی پیش از سوپرجام هم گاوی مصدوم شد. وجود او در ترکیب ضروری بود. او با خشونت و خطاهای زیاد و همچنین شرکت در کارهای هجومی، بهترین هافبک بارسا بهحساب میآمد. بالده هم که در دفاع چپ بدون جانشین بود، اخیرا مصدوم شده و فصل را از دست داده.
نظر شما